"رویاهایی در مشت"

فقط می نویسم...

"رویاهایی در مشت"

فقط می نویسم...

فراموشی بلد نبودم

جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۲ ب.ظ

گفت دعا کن منم مثل تو فراموشی بگیرم، جواب ندادم، اون نمیدونست که من عادت به فراموشی ندارم فقط یاد میگیرم چطور با اشتباهاتم زندگی کنم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • جمعه, ۱۷ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۰۲ ب.ظ
  • خورشید :)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی